دراویش زندانی یا مهرههای سوخته
غائله فراموش نشدنی گلستان هفتم با مدیریت و زحمت دراویشی در تهران به پا شد که به بهانه دفاع از قطب فرقه، ضمن سلب آسایش مردم، اموال و منازل مردم را تخریب و تضییع کردند.
این دراویش بیچاره که گمام می کردند اگر برای ساحت فقری جان نثاری کنند، نه تنها آسیبی به آنها نمی رسد بلکه به مراتب بالای فقر و درویشی هم نائل خواهند شد.
اما حقیقت امر کمالا وارونه و برعکس برای آنان هویدا شد. قطب فرقه نه تنها حمایتی از آنها نکرد بلکه، خواستار محاکمه و اعمال مجازات قانونی برای دراویش داعشی شد. با روانه شدن این دراویش به سوی زندان، تنها دوستان گرمابه و گلستان آنها، خواستار آزادی هرچه زودتر آنها از زندان شدند و سعی می کنند یاد ونام شان رو فراموش نکنند.
دراویش داعشی که اکثریت آنان، براساس رأفت نظام اسلامی مورد عفو و بخشش قرار گرفتند، هیچ جایگاه قابل ملاحظه ای در بدنه فقری نتوانستند برای خود فراهم کنند و برخی از آنان در کشورهای غربی در پناهگاه های مهاجرین در بلات کلیفی به سرمی برند.
امروز تنها تعداد انگشت شماری از دراویش داعشی در حال سپری کردن دوره محکومیت زندان شان هستند که اخیرا یکی از آنان هم مورد عفو و بخشش قرار گرفت و آزاد شد اما دریغ از ذره ای توجه از سوی قطب فرقه به این دروایش بیچاره.
بنابراین، به معنای واقعی دراویش بیچاره فرقه نعمت الهیه گنابادیه هر دو خسران دنیا و آخرت را نصیب خودشان کردند. از اینجا رانده و از آنجا مانده!!